علی تسنیمی؛ یحیی طالبیان؛ مریم غفّاری جاهد؛ احمدرضا بیابانی تونه
چکیده
دستگاه بلاغی یکی از بارزترین دستگاه های زبان ادبی است که چگونگیِ روند آفرینش ادبیِ یک اثر را میتوان درآن ملاحظه نمود. درپیکرة این فرایند، کاربردصورخیال مؤلّفهای است که تأثیرشگرفی برگیرایی، جذابیّت و انتقال معنی دارد. صنعت تشبیه بعنوان یکی ازابزارهای اساسی صورخیال، هستة مرکزی تخیّلات شاعرانه است و درمیان ارکان این زیورکلامی، ...
بیشتر
دستگاه بلاغی یکی از بارزترین دستگاه های زبان ادبی است که چگونگیِ روند آفرینش ادبیِ یک اثر را میتوان درآن ملاحظه نمود. درپیکرة این فرایند، کاربردصورخیال مؤلّفهای است که تأثیرشگرفی برگیرایی، جذابیّت و انتقال معنی دارد. صنعت تشبیه بعنوان یکی ازابزارهای اساسی صورخیال، هستة مرکزی تخیّلات شاعرانه است و درمیان ارکان این زیورکلامی، وجه شبه عامل اصلی و اسـاسیِ فعّال نمودن ذهن خواننده و مشارکت دادنِ وی درجریان آفرینش هنری است که بیقین خیال انگیزی تشبیه و نوآوری درآن، تاحدودزیادی به وجه شبه بازمی گردد. پژوهش حاضر برآن است تا با واکاوی تشبیهات بکاررفته در ویس و رامین فخرالدّین اسعدگرگانی و خسرووشیرین نظامی گنجوی ازدریچة آراء ونظریّات کریستین بروک-رز و آندره گوتلی، به سبک دو منظومة مذکور، کاربرد متفاوت صورخیال درآنها و رابطة وجه شبه با مشبّه و مشبّهٌبه دست یافته وبسامد کاربرد ارکان محسوس و معقول در تشبیهات آنها را، مورد سنجش و تحلیل قرار دهد. روش بکارگرفته شده در پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوة استدلال استقرایی است که ازطریق نمونه گیری انجام میشود. درپایان باتوجّه به آمار حاصلآمده میتوان نتیجه گرفت که در مثنوی ویس و رامین، بسامد تشبیهات تصویری درقیاس باکارکردی بیشتراست امّا در مثنوی خسرووشیرین تشبیهات دارای پویایی بیشتری شده و ازسکون وثبات خارج میشوند. همچنین در هر دومنظومه، بسامد تشبیهات تصویری نسبت به تشبیهات کارکردی بیشترست. ازدیگرسو، در اثرنظامی مشبّه خیالی بیشتراز داستان فخرالدّین اسعدست و درمقابل، منظومة ویس و رامین مشبّهٌبه خیالیِ بیشتری داراست. بیشتروجوه شباهت در هر دوداستان نسبت به مشبّه، موردانتظار و نسبت به مشبّهٌ به، ضروری هستند.